Friday 21 September 2012

یک ساعت اضافه تر

 ساعتها را یک ساعت عقب کشیدن و من رسما یک ساعت اضافه تر دارم برای زندگی کردن . برای انجام کارایی که دلم می خواد...مث  یک تکه کیک شکلاتی بیشتر، یا یک قاچ  هندونه تگری شتری بیشتر ، ناخواسته و نطلبیده .. با این یک ساعت چه کار کنم 60 دقیقه ...10 دقیقه اش را می تونم به آهنگ مورد علاقه ام گوش کنم .اون هم دوبار...یکبارش را اول گوش می کنم بار دومش رو چند دقیقه بعد...می تونم زنگ بزنم به یه دوست و ده دقیقه اش رو با اون حرف بزنم ...اوه ...نه ساعت 11 شبه ...می تونم بشینم پای کامپیوتر و ببینم چراغ کی روشنه ...باهاش گپ بزنم ...می تونم یه چایی بیشتر از شبای دیگه بخورم ... می تونم چند خط بیشتر بنویسم اصلا 10 دقیقه نه نه 6 دقیقه اش رو می ذارم واسه نوشتن ...می تونم اتاقم رو سر فرصت تمیز کنم ...دو دقیقه اش رو می ذارم واسه جمع کردن اتاق!!! خوب بدم میاد از این کار 2 دقیقه هم زیاده ..دلم نمی خواد با انجام کارایی که دوست ندارم خرابش کنم ....
هفت دقیقه هم باشه واسه آسمون برم ستاره ها رو دید بزنم !!

می تونم امشب یه ساعت زودتر بخوابم ...آره این فکر بدی نیست ...یک ساعت اضافه تر دارم واسه کاری نکردن ...زل بزنم به سقف و فکر کنم که سال گذشته چه کارا کردم ...یا اینکه چه کارا دوست دارم بکنم ...یک ساعت بی خیال دنیا شم ...کاش می شد یه قوطی برداشت و این یه ساعت رو ریخت توش واسه مبادا ...واسه یه جاهایی که وقت کم میاری و یک ساعت برات کلی ارزش داره ...مث امتحان ...وقتی وقت کم میاری...یا موقع خداحافظی از کسی که دل کندن ازش برات سخته ...اون وقت وقتی جفتی با بغض همو نگاه می کردیم و اون ساعتش رو نگاه می کرد و می گفت :دیگه وقت رفتنه !!با هیجان قوطی رو در می آوردم و می گفتم :نـــــــــــــــــــــــــــــه ! هنوز یه ساعت داریم ...

آخ چقدر خوب بود نه ؟؟ چقدر کار می شه با یک ساعت اضافه کرد ..از این وقت اضافه کاذب زندگی..مهم نیست که از فردا صبحم یه ساعت کم می شه ...مهم اینه که من الا ن یک ساعت اضافه دارم ...می تونم بار دومی که موسیقی مورد علاقه ام رو گوش می دم باهاش بخونم ...هم خوندم هم گوش کردم تازه در وقتم صرفه جویی کردم ...راستی خوبه که این وقت اضافه تو شبه ...

پاشم ..برم ...فقط یک ساعت دارم و کلی کار....

No comments:

Post a Comment